مرغ عشق . . . !!
پرنده ای و سبک بال
خوش به حال تو . . . نه ؟
رسیده ایم به دریا ولی شمال تو نه !
شمال نیست ولی عطر انزلی دارد
هوای شرجی دریاچه خیال تو نه ؟
شمال نیست ولی از شمال می آیند
پرندگان مهاجر به آبسال تو نه ؟
به خشکسالی لبخند قطره ای بفرست
از آسمان که مرا دیده در خیال تو نه ؟
مرا ندیده کسی جز به یاد چشمانت
به جز به یاد تو و جز دل زلال تو نه !
تو خاطرات زلال جوانیم هستی
منم همیشه همان عشق خردسال تو نه ؟
بزرگتر شده ام در پناه دستانت
رسیده تر شده این باع سیب کال تو نه ؟
رسیده ام به تو و با تو می پرم تا عشق
برای هر دویمان کافی است بال تو نه ؟
+ نوشته شده در شنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۸:۶ ب.ظ توسط میترا
|